بیکرانه های ذهن من

و پرواز میکنم به بلندای احساس و روشنای خیال

بیکرانه های ذهن من

و پرواز میکنم به بلندای احساس و روشنای خیال

بیکرانه های ذهن من

و چقــــــدر دیر می فهمیم که زندگــــــی همین روزهاییست که منتظــــر گذشتنش هســتیم ...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۴ , ۱۶:۱۷
    81
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۴ , ۱۳:۰۶
    80
  • ۱۲ ارديبهشت ۹۴ , ۱۷:۰۰
    79
  • ۵ دی ۹۳ , ۰۲:۱۶
    68
  • ۳۰ آذر ۹۳ , ۱۴:۵۹
    67
  • ۵ آذر ۹۳ , ۲۰:۴۰
    65
  • ۴ آذر ۹۳ , ۱۰:۵۱
    64
  • ۱ آذر ۹۳ , ۲۲:۲۷
    63
  • ۲۷ آبان ۹۳ , ۰۰:۵۵
    61
  • ۱۹ آبان ۹۳ , ۲۰:۴۳
    60

126

دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ

 ! Dear Diary

.Today I Tried Not To Think About Him , When I Spoke About The Menu Of Cook

   .I Tried Not To Think About Him , When I Was Studied

.I Tried Not To Think About Him When I Went To Bed


:PS
"  From " Emma By Jane Austen

پ ن غیر خارجکی ! :
فیلم اما رو دیدین ؟! فوق العاده بود ! چقدر احساس می کردم اون شبیه منه ! در حقیقت من شبیه اونم ! به زودی کتاب ش رو مطالعه می کنم ان شالله :))) البته اگر ... ! اگر فرصتش رو پیدا کردم ! در جریانید که امتحانا چقدرررر ذهن آدمو به خودش مشغول می کنه !

با گیج ترین حالت آنا چه کنم ؟!


۹۵/۱۰/۲۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی