بیکرانه های ذهن من

و پرواز میکنم به بلندای احساس و روشنای خیال

بیکرانه های ذهن من

و پرواز میکنم به بلندای احساس و روشنای خیال

بیکرانه های ذهن من

و چقــــــدر دیر می فهمیم که زندگــــــی همین روزهاییست که منتظــــر گذشتنش هســتیم ...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۴ , ۱۶:۱۷
    81
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۴ , ۱۳:۰۶
    80
  • ۱۲ ارديبهشت ۹۴ , ۱۷:۰۰
    79
  • ۵ دی ۹۳ , ۰۲:۱۶
    68
  • ۳۰ آذر ۹۳ , ۱۴:۵۹
    67
  • ۵ آذر ۹۳ , ۲۰:۴۰
    65
  • ۴ آذر ۹۳ , ۱۰:۵۱
    64
  • ۱ آذر ۹۳ , ۲۲:۲۷
    63
  • ۲۷ آبان ۹۳ , ۰۰:۵۵
    61
  • ۱۹ آبان ۹۳ , ۲۰:۴۳
    60

49

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۲۲ ق.ظ

دیروز صبح ساعت هفت و نیم بود خوابیدم تا بعد اینکه کلی خواب درس و امتحان و دانشگاه رو دیدم ... ده دقیقه به دو از خواب پریدم ... به خدا قول دادم تمام قرآن رو بخونم اما تا الان که روز آخر ماه رمضونه خداروشکر 17 جزء خوندم  هدیه به امام رضا جانم و به نیت سلامتی امام زمان ... رفتیم حرم با مامان ... سعی میکنم درمقابل ناملایمت های زندگی م قوی باشم ... درسم رو بخونم و مراقب سلامتی م باشم ... به اینکه خدا همیشه صلاح آدما رو میدونه و بهترین ها رو پیش میاره شک ندارم ...

پ ن : خدایا کمک م کن ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی