بیکرانه های ذهن من

و پرواز میکنم به بلندای احساس و روشنای خیال

بیکرانه های ذهن من

و پرواز میکنم به بلندای احساس و روشنای خیال

بیکرانه های ذهن من

و چقــــــدر دیر می فهمیم که زندگــــــی همین روزهاییست که منتظــــر گذشتنش هســتیم ...

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۴ , ۱۶:۱۷
    81
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۴ , ۱۳:۰۶
    80
  • ۱۲ ارديبهشت ۹۴ , ۱۷:۰۰
    79
  • ۵ دی ۹۳ , ۰۲:۱۶
    68
  • ۳۰ آذر ۹۳ , ۱۴:۵۹
    67
  • ۵ آذر ۹۳ , ۲۰:۴۰
    65
  • ۴ آذر ۹۳ , ۱۰:۵۱
    64
  • ۱ آذر ۹۳ , ۲۲:۲۷
    63
  • ۲۷ آبان ۹۳ , ۰۰:۵۵
    61
  • ۱۹ آبان ۹۳ , ۲۰:۴۳
    60

101

چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۴۱ ب.ظ
خدای من ... خدای خوبم ... نمیدونم چطوری باید شکرت رو به جا بیارم ... ته دلم میترسه نعمت هام رو از دست بدم ... دلم میگه همه چی خوبه ... همه چی آرومه ... ای کاش همینطوری بمونه خدای خوب من ... یاد پارسال این روزها که میفتم میبینم چه روزهای سختی رو گذروندم ... خودت منو از غم نجات دادی خدای خوبم ... وقتی به کارنامه ی پارسال و امسالم نگاه میکنم میبینم فقط و فقط کمک خودت بوده که اوضاع درسیم رو سر و سامون دادی ... غم ش رو از دلم بردی ... نمیدونم چطور ازت تشکر کنم ... خدای خوب من ... هزاران هزار بار شکرررررت .
پ ن :
میترسم ! از اینکه حال خوبم رو گم کنم ! خدایا خودت مواظبم باش ... مواظب خودم ... خانوادم ... حال خوبم ... خدایا شکرت.
الحمدلله علی کل حال ...